استارتاپ چیست و چگونه راه اندازی می شود ؟
استارتاپ چیست و چگونه راه اندازی می شود ؟
اگر در جمع جوانان بنشینید، همیشه حرف از راه اندازی یک کسب و کار جدید و ایدهها نوآورانه است که از آنها با اسم استارتاپ یاد میکنند؛ ولی هیچ اطلاعاتی از این کلمه و معنایی که در پشت آن نهفته است ندارند.
مستر وب در این مقاله به شما میگوید که آیا میشود به هر کسب و کار نوپا و هر ایده نوآورانه استارت آپ گفت یا نه و اینکه چطور مراحل راه اندازی یک استارت آپ به چه شکل است.
استارتاپ چیست؟
اگر نگاهی به اینترنت بیندازید، متوجه تعریفهای گوناگونی از کلمه استارت آپ میشوید. ولی در کل به سعی و تلاش یک گروه که باعث میشود تا یک ایده تبدیل به تولید و در نهایت فروش شود را استارتاپ میگویند.
حالا این استارت آپ میخواهد برای طراحی یک نرم افزار باشد یا برای یک محصول فیزیکی و یا ایجاد تغییر در یک محصول!
خیلیها به اشتباه فکر میکنند که استارتاپ فقط برای پروژههای علمی و پژوهشی است. ولی همانطور که در بالا هم گفتیم، تولید هر محصول و به فروش رساندن آن را میتوان استارت آپ نامید.
البته تعریفهای دیگری هم میتوان از استارتاپ داشت. مثلا اگر نگاهی به دیکشنری وبستر بیندازید، میفهمید که کلمه استارتاپ (Startup) با عنوان “کسب و کار کوچک” معنی شده. برای همین بعضیها به کسب و کارهای کوچکی که بتوانند در زمان کوتاهی و با استفاده از تکنولوژی، سرمایه و نیرو حرفهای به درآمد و رشد کافی برسند را استارتاپ میگویند.
انواع استارتاپ
حالا که با معنی کلمه استارت آپ آشنا شدیم، حالا بهتر است که به انواع استارتاپ بپردازیم. قاعدتا هر کسی که خودش را کارآفرین مینامد، در تلاش است تا یک استارتاپی را برای خودش دست و پا کند.
درواقع قبل از راه اندازی استارت آپ، شما باید از انواع آن آگاه باشید تا بتوانید بهترین بستر را رای پیاده سازی ایده خودتان را پیدا کنید.
۱. شرکتهای بزرگ
معروفیت و محبوبیت زیاد یک شرکت میتواند به عنوان یک تیغ دولبه برای رهبران آن عمل کند. چون اگر ایده جدیدی را پیاده سازی کنند، فورا همه از آن باخبر میشوند و اگر هم دست به ایدههای نوآورانه نزنند، میتواند شرکت آنها را رو به نابودی ببرد.
این شرکتها باید از جایگاه خودشان دفاع کنند که این کار باید با استفاده از برطرف کردن نیاز مشتری، کم کردن هزینه، نمایندگان جدید و … انجام شود. برای پیاده سازی همه این موارد، شرکت نیازمند ایدههای نوآورانه و یک تیمی است که برای رسیدن به آن، سعی و تلاش کنند. این دقیقا همان چیزی است که ما در تعریف استارتاپ به آن اشاره کردیم.
۲. استارت آپ مقیاس پذیر
تا اینجا ما فهمیدیم که استارتاپ به گروهی گفته میشود که یک ایده خام را پرورش میدهند و به فروش میرسانند. استارت آپ مقیاس پذیر هم به همین شکل است؛ ولی یک تفاوت بسیار بزرگ دارند. آنها همیشه سعی میکنند تا با جذب نیرو کارآمدتر، جذب سرمایه بیشتر، ایدههای نوآورانه و … شرکت خودشان را در سطح جهانی مطرح کنند.
معمولا این دسته از استارتاپها یا موفق میشوند و یا به طوری کلی شکست میخورند. از فیسبوک، گوگل و اپل میتوان به عنوان یک استارتاپ مقایس پذیر اسم برد.
۳. سبک زندگی
همانطور که از اسم آن هم مشخص است، این گونه استارت آپ ها برای بهبود زندگی افراد مختلف فعالیت میکند. اینگونه افراد معمولا کسب درآمد برای آنها در مرحله دوم یا پایینتر قرار دارد و بیشتر به خاطر علاقه خودشان، وارد این حرفه شدند.
مثلا یک ورزشکاری را تصور کنید که هر روز به باشگاه بدنسازی میرود و بعد از مدتی به خاطر علاقه و مهارت زیادی که در این رشته ورزشی دارد، تصمیم میگیرد تا به بقیه علاقمندان به این حرفه، مشاوره بدهد.
۴. کسب و کار کوچک
استارتاپ های کسب و کار کوچک به هیچ وجه هدف بلندپروازانه ندارند و به دنبال درآمد زیاد هم نیستند؛ ولی از طرفی، کسب و کار آنها ثبات دارد.
این کسب و کارها معمولا به صورت خانوادگی و یا به کمک آشناها و چند دوست، راه اندازی میشوند که شروع کار آنها هم با یک دفتر کوچک و سرمایه کم انجام میشود.
در کسب و کار کوچک هیچ نیازی به جذب سرمایه، منابع انسانی، شرکا مهم و ارزشمند و … نیست و مدیریت آن بر اساس تجربه اعضای همین استارتاپ انجام میشود.
۵. استارتاپ قابل خرید
بسیاری از کارآفرینان هم هستند که هدف آنها از راه اندازی کسب و کار، فروش آن است. یعنی اینکه آنها یک ایدهای را پیاده سازی میکنند و به کمک یک تیم، آن را به فروش و نتیجه میرساند تا در نهایت بتواند کسب و کارشان را بفروشد.
اکثر این کسب و کارها در بستر اینترنت و طراحی نرم افزار انجام میشود و بعد از اینکه کسب و کار اینترنتی آنها به موفقیت رسید، سپس برای فروش آن اقدام میکنند.
۶. استارت آپ اجتماعی
هدف اصلی استارتاپ اجتماعی، تبدیل جهان به جایی بهتر برای زندگی کردن است. یعنی اینکه این افراد در مرحله اول، به دنبال کسب درآمد و یا جهانی شدن نیستند و این در صورتی است که استارتاپ اجتماعی، پتانسیل مقیاس پذیری را دارد.
مثلا برای مثال میتوانم از استارتاپ “من به ما” اسم ببرم. این استارت آپ در سال ۲۰۰۶ و برای اهداف خیریه تاسیس شد. ایده جالبی که باعث پیشرفت این استارتاپ شد این بود که به افرادی که برای خیریه کمک میکردند، این امکان داده میشد تا اثرات هزینه خودشان را بر روی افراد مختلف ببینند.
هدف استارتاپ چیست؟
بیایید کمی معنی استارتاپ را با هم بررسی کنیم. در تعریف استارت آپ از ایدههای نوآورانه و خام صحبت شده که آن را به تولید میرسانند. این ایدهها به منظور رفع نیازهای مشتری است؛ یعنی اینکه یکی از اهداف استارتاپ، شناسایی نیاز مردم جامعه و برطرف کردن آن نیازها، به شکلی که از آن راضی باشد است.
در مرحله دوم تعریف استارتاپ از یک تیم کارآمد صحبت شده که با سعی و تلاشی که میکنند، ایده خام را به تولید و به فروش میرسانند. پس یکی دیگر از اهداف استارتاپ ایجاد موقعیت شغلی برای افراد مستعد و جویای کار است.
حالا در مراحل بعدی و بسته به نوع استارت آپ، اهداف دیگری مثل کسب درآمد، مقیاس پذیری و … مطرح میشود که در هر کسب و کار متفاوت است.
مراحل راه اندازی استارت آپ
تا الان درباره کلیت استارتاپ و انواع آن صحبت کردیم. ولی حالا ممکن است این سوال در ذهن شما پیش بیاید که چطور میتوانید یک استارتاپ را راه اندازی کنید؟ در ادامه ما مراحل راه اندازی استارت آپ را به شما معرفی میکنیم:
همه چیز از یک ایده شروع میشود. حتی در همه تعاریفی که از استارت آپ وجود دارد هم حرف از یک ایده خلاقانه است که توسط یک تیمی پرورش داده میشود.
۲. اطلاعات کامل از ایده خودتان داشته باشید
بعضی وقتها ممکن است ایدههایی که برای شروع استارت آپ به ذهن ما میزند، در حوزه کاری و تجربه ما نباشد و صرفا فقط آن را به عنوان یک ایده خوب بشناسیم.
در این مواقع شما باید شروع به تحلیل ایده بکنید و اطلاعات کامل از آن را داشته باشید. با داشتن اطلاعات کافی از ایده خودتان، میتوانید درصد موفقیت خودتان را بیشتر کنید.
۳. مسیر را برای خودتان مشخص کنید
یکی از اصلیترین دلایلی که اکثر کسب و کارها در نیمه راه شکست میخورند، نداشتن مسیر و نقشه درست است. قبل از اینکه شما بخواهید به سراغ راه اندازی استارتاپ بروید، اول از همه مسیر راه را برای خودتان مشخص کنید تا همه چیز طبق نقشه پیش برود.
۴. ثبت ایده
یکی از اصلیترین قانونهای ایده این است که هیچ کسی به غیر از خود شما و شرکای شما نباید از وجود آن باخبر شود. اگر ایده شما جدید و کارآمد باشد و شما به هر کسی که دیدید، ایده خودتان را بگویید، امکان دزدیده شدن آن وجود دارد.
پس اول از همه ایده خودتان را پیش افراد مورد تایید، محفوظ نگه دارید و در مرحله بعدی، ایده خودتان را در سامانه مرکز مالکیت معنوی (http://iripo.ssaa.ir) به ثبت برسانید.
۵. تهیه نمونه اولیه
با اینکه برخی از ایدهها نیاز به تهیه نمونه اولیه نیست، ولی بعضی از ایدهها هستند که میتوانید نمونه اولیه آن را تهیه کنید. مثل نمونههای آزمایشگاهی و یا اختراع یک قطعه و ….
اگر این امکان وجود دارد، حتما قبل از اجرای بقیه مراحل، یک نمونه اولیه تهیه کنید.
۶. عرضه نمونه اولیه و نهایی به افراد خاص
در این مرحله شما نیاز دارید تا بازخورد ایده خودتان را ببینید. سعی کنید به افرادی که در حوزه ایده شما تجربه و فعالیت دارند، ایده خودتان را نشان دهید و از آنها بازخورد بگیرید. شما با استفاده از این بازخوردها میتوانید بیشتر با سلایق کاربران هدف خودتان آشنا شوید و محصولی ارائه دهید که باب میل آنهاست.
۷. دنبال سرمایه گذار بگردید
همیشه افرادی هستند که بر روی ایدههای خوب، سرمایه گذاری کنند. پس بعد از اینکه مراحل بالا را به خوبی انجام دادید، حالا برای رشد استارتاپ خودتان باید به دنبال یک سرمایه گذار بگردید.
معمولا پیدا کردن سرمایه گذار، کمی زمانبر است؛ پس اگر بعد از مدت زمانی نتوانستید یک سرمایه گذار خوب پیدا کنید، ناامید نشوید.