طبق گزارش همین امسال گوگل به طور متوط در هر ثانیه 40000، روزانه 5/3 میلیارد و سالانه 2/1 تریلیون سرچ انجام میده. دوباره بهش فکر کنید، یعنی مردم 5/3 میلیارد بار در روز مطالب مختلف رو سرچ می کنن و بیشتر از 5/3 میلیارد صفحه نتایج نمایش داده میشه.
جایگاه های بالای نتایج جستجو (این روزها، به خصوص تو گوگل) بزرگترین آرزوی مهم مدیرای سایتهاست تا از این طریق بتوننن سایتشونو بیشتر در معرض دید کاربرها قرار بدن.
جای تعجب نداره که این مسئله باعث شده کسب و کار سئو بوجود بیاد تا اونهایی که میخوان سایتشونو به بالای نتایج جستجو برسونن بتونن از خدمات این شرکت ها استفاده کنن. و این هم نیازمند کالای خامِ (یعنی سایت های مجازی)، از طرف دیگه هم منجر به ایجاد شرکت های متقلبی شده که تحقق نتایجی که وعده میدن فقط یه رویاست.
- فیل بزرگ توی اتاق
صنعت سئو برای پر کردن یه خلا ایجاد شد و متشکل از هزارن شرکت مختلف و افراد و آزادکارهاییه که در جهت کمک به شرکتها و ارتقای موقعیت سایتشون در نتایج جستجو بوجود اومدن.
اما زیر حجاب این کار قانونی یه دنیاییه که برای خیلی ها ناشناخته مونده. این دنیا رو کسایی که تو کار سئو هستن میشناسن ولی هیچ وقت به طور عمومی و باز راجع بهش صحبتی نمی کنن. همین وعده های تو خالی و تحویل سایت های ناکارامد به شرکت ها، هزارها تومن هزینه اضافی رو دستشون میذاره. از طرف دیگه هم عدم توجه به سئو و قرار گرفتن سایت تو جایگاه های پایین، خودش میلیون ها تومن ضرر میزنه به شرکت ها.
البته اشتباه برداشت نشه. نمیخوام با نوشتن این مقاله شما رو از همکاری با شرکت های حرفه ای و بهینه سازی موتور جستجوی سایتتون و استفاده از خدمات سئوکارها به نفع شرکت، منصرف کنم. من اینارو مینویسم که شما رو، به عنوان مدیر شرکت یا مدیر سایت، از حقایق و رازهای پیرامون سئو آگاه کنم. شما اگه این مقاله رو بخونید، میتونید بهتر تمصیم بگیرید که خودتون سایتتونو سئو کنید یا از یه شرکت سئوکار کمک بگیرید.
- نیم نگاهی به گذشته
من حدود 14 سال پیش شرکت مستر وب رو راه انداختم. از اونموقع تا الآن با همکاری گروهم هزاران سایت سفارشی رو توسعه دادیم و با انواع و اقسام شرکتهای مختلف کار کردیم. تو این چند ساله شما هم خیلی چیزها در مورد بهینه سازی موتور جستجو یاد گرفتید، مثلا راجع به خیلی مسائلی که شرکت ها باهاش روبرو هستن، اینکه چه نتایجی شدنیه و چه نتایجی نشدنی. این مقاله رو به چشم یه اعتراف کلی درباره سئو ببینید. همه اینها حاصل تجارب شخصی من تو حرفه است. من میخوام همه درسهایی رو که تو این سالها از اشتباهاتم گرفتم باهاتون در میون بذارم.
اگرچه ارائه خدمات سئو به عنوان خدمات اصلی یه شرکت، میتونه باعث رشد و پیشرفت بیشتر شرکت بشه، اما من خیلی وقت پیش شروع کردم این کارو به عنوان یه سرویس مثل سایر سرویسهای شرکتمون به چند تا از مشتریهای قدیمیترمون که میخواستن قویتر تو دنیای آنلاین ظاهر بشن ارائه دادم. علتش این بود که ارائه خدمات سئوی بلند مدت از همون تنظیمات اولیه سایت و اعمال روشهای استاندارد بهینه سازی برای سایت خیلی هزینه بره و بیشتر شرکتها از پس هزینه هاش برنمیان.
- اسرار سئو
خیلی از چیزهایی که خیلی ها در مورد سئو فکر می کنن میدونن، درواقع نصفش درسته یا حتی بعضی هاش یه تصور غلطیه، اما بعضی از اینا به نظر من خیلی مهمترن:
1- ضمات جایگاه اول نتایج جستجو
این یکی از اون جمله های کلیشه ایه. اگه شرکتی بهتون این حرفو زد، بهش اعتماد نکنید. من دیدم حتی شرکتهای بزرگ هم همچین ادعای اشتباهی می کنن. این جمله بعضی از بخشهاش درسته، اما اینم مثل هر ادعای بزرگ دیگه ای فقط هدفش جلب توجه و تبلیغه. در واقع اینطوری برای جلب مشتری تور پهن می کنن.
مثلا اگه وقتی کاربرها اسم شرکت شما رو سرچ می کنن، سایتتون رو صفحه اول نتایج گوگل بالا بیاد، کاملا راضی میشید؟ حتی اگه برای بیشتر کلیدواژه های دیگه نتونید تو رتبه های بالا قرار بگیرید؟ البته که کاملا راضی نمیشید، چون توقع دارید حداقل وقتی اسم شرکتتون سرچ میشه، تو جایگاه اول بیایید.
گرچه سئوکارهای حرفه ای که همچین ادعایی می کنن، از نظر تئوری به یه هدف حداقلی رسیدند، اما من و شما دیگه میدونیم که این اون چیزی نیست که شما توقع دارید.
خیلی از شرکتها و وبسایت ها میخوان کلیدواژه هایی رو بگیرن که حجم ترافیک بالایی دارن. بنابراین اگه اسم شرکتتونو هدف بگیرید، راحتتر باید بتونید جایگاه اول نتایج رو کسب کنید، تا اینجور کلیدواژه های پر رقیب.
2- چیزی به اسم ترافیک رایگان وجود نداره
مردم از دو راه ساده میتونن شما رو روی گوگل پیدا کنن:
اول: کسب ترافیک از تبلیغات گوگل (گوگل ادوردز)
کلیدواژه هایی که میخواهید رو انتخاب کنید (مثلا برای هر کلیک 1 دلار) و یه بودجه مشخص کنید (مثلا 25 دلار در روز). این یعنی در روز 25 بازدید از گوگل خواهید گرفت.
دوم: کسب ترافیک از نتایج طبیعی
به ظاره این ترافیک رایگان به دست میاد. برای جستجوی یه سری عبارت های خاصی، سایتتون روی صفحه نتایج جستجو نمایش داده میشه و کاربرها برای دیدن محتوای سایتتون روی اسم شما کلیک می کنن. از نظر فنی رایگان محسوب میشه ولی آیا واقعا همینطوره؟ اگه این اتفاق بدون تلاش یا با یکم زحمت محقق بشه، اونوقت میشه بهش گفت رایگان. اما واقعیت اینه که برای اینکه بتونید ترافیک قابل توجهی کسب کنید (هزاران بازدید در مقایسه با صدتا بازدید در سال) باید استراتژی سئو یا محتوا رو بکار بگیرید تا بتونید سایتتونو بیارید تو رتبه بالاتری. برای بعضی ها، کسب این نتایج یعنی ساعتها کار و صدهاهزار تومن (اگه نگیم میلیونها تومن) هزینه برای خدمات سئو.
- روشهای بهینه سازی جستجو
کتابها و وبلاگ های زیادی در مورد سئو نوشته شدند، پس مسلما ما اینجا میخواهیم فقط یه لیست از بایدها و نبایدهای سئو ارائه بدیم. شاید این لیستی که میخواهیم اینجا براتون ارائه بدیم از نظر یه متخصص سئوکار خیلی ابتدایی باشه، البته اشکالی هم نداره. مگر اینکه شما با موارد خیلی خاص و نادری برخورد کرده باشید، یا با یه سایت پیچیده مواجه شده باشید که با وجود کسب یه جایگاه خوب همچنان میخواد جایگاهشو بهبود ببخشه، باید بگم این فهرست خلاصه وار فقط اصول اولیه و قوانین اثبات شده رو پوشش میده و پایه و اساس بهینه سازی موتور جستجو به حساب میاد:
1- متاتگ ها و ساختمان سایت
متاتگ یه بخشی از متنه که محتوای متن رو توصیف می کنه. روی خود صفحه نمایش داده نمیشن، بلکه تو کدهای صفحه قرار میگیرن. مثلا تگ کلیدواژه ها، تگ توصیفات و عنوان. گوگل برای فهرست بندی صفحات به این تگ ها نگاه می کنه (ولی کاربرهایی که دارن از صفحه دیدن می کنن این تگ ها رو نمی بینن).
اجازه بدید همین صفحه رو مثال بزنم:
عنوان: حقایقی درباره بهینه سازی موتور جستجو
توصیف: طبق گزارش همین امسال گوگل به طور متوط در هر ثانیه 40000، روزانه 5/3 میلیارد و سالانه 2/1 تریلیون سرچ انجام میده. دوباره بهش فکر کنید، یعنی مردم 5/3 میلیارد بار در روز مطالب مختلف رو سرچ می کنن و بیشتر از 5/3 میلیارد صفحه نتایج نمایش داده میشه. جایگاه های بالای نتایج جستجو (این روزها، به خصوص تو گوگل) بزرگترین آرزوی مهم مدیرای سایتهاست تا از این طریق بتوننن سایتشونو بیشتر در معرض دید کاربرها قرار بدن.
کلیدواژه: ندارد
تگ عنوان باید کوتاه و دقیق باشه چون بیشتر موتورهای جستجو نمیتونن بیشتر از 70 کاراکتر رو بخونن. باید این تگ حاوی یکی دو تا از کلیدواژه هایی باشه که بیشتر به محتوای صفحه مربوط هستن.
تگ توصیف همونطور که از اسمش مشخصه، باید بیشتر راجع به صفحه توضیح بده. باید یه خلاصه کوتاه از صفحه ارائه بده تا کاربرها بتونن روی صفحه نتایج گوگل خیلی سریع و گذرا بخوننش و ببینن به موضوع مورد جستجوشون میخوره که روش کلیک کنن یا به دردشون نمیخوره و ردش کنن. موتورهای جستجو عموما بیشتر از 170 کاراکتر رو نمایش نمیدن.
تگ کلیدواژه همونطور که اینجا میبینید تو این صفحه استفاده نشده. چرا؟ سالهاست دیگه گوگل به کلیدواژه هایی که خودتون میدید توجهی نمی کنه. قبلا عامل مهمی برای ارتقای رتبه جستجوی سایت به حساب میومد، اما چون سایت ها شروع کردن بی خودی از تگ کلیدواژه های بی ربط استفاده کردند، گوگل و موتورهای جستجوی دیگه، تصمیم گرفتن که بیشتر روی محتوای صفحه تمرکز کنن تا کلیدواژه ها.
هنوز هم تگ کلیدواژه استفاده میشه اما بیشتر از طریق موتورهای جستجوی داخلی برای سرچ درون سایت به کار میره.
چند راهنمایی برای متاتگ: حتما تو عنوان صفحه یکی دو تا از مهمترین کلیدواژه هاتونو بکار ببرید و همونها رو تو توصیف هم بیارید. دقت کنید که به خوبی همون چیزی رو که صفحه ارائه میده بازتاب بده (این تگها رو برای انسان ها بنویسید نه برای روبات ها).
- محتوای با کیفیت همچنان بر تخت پادشاهی نشسته
قبلا تو دنیای سئو گفته میشد: سئو پادشاه است. خب این هنوز هم درسته و احتمالا همیشه اوضاع همینطور باقی میمونه. این نشون میده موتورهای جستجو به شدت به محتوای صفحه اهمیت میدن و رک بگم، باید هم همینطور باشه. به نظر باید همونطوری که خارجی ها میگن “کتاب رو از جلدش قضاوت نکنید”، وقتی میخوایم راجع به یه سایت هم حرف بزنیم به ظاهر رنگارنگش نگاه کنیم، بلکه به محتواش نگاه کنیم.
عنوان صفحه و طراحیش شاید بتونه توجه کاربر رو جلب کنه، اما آخرشم کاربرها با محتوای سایت ارتباط برقرار می کنن و این محتواست که میتونه توی سایت نگهشون داره.
اگه هنوز هم دارید این مقاله رو میخونه، بخاطر اینه که عنوان مقاله شما رو به این صفحه کشوند و بقیش دست محتوا بود که باید حداقل اونقدر اطلاعات تازه به شما ارائه بده که هنوز هم بخونیدش. برای همینه که من پیشتر گفتم توصیف متا باید بازتابی از محتوای صفحه باشه. وگرنه خواننده خیلی زود اعتمادشو از دست میده و بدون برقراری ارتباط با محتوا، صفحه رو ترک می کنه. و وقتی کاربرها اینطوری صفحه رو ترک کنن، مطمئن باشید که دیگه برنمی گردن.
در مورد این مسئله باید تو یه پست جداگونه توضیح داده بشه، و ما قبلا این کارو کردیم، میتونید از مقالات قبلی مستر وب مقاله مرتبط با متاتگهای سایت رو بخونید، اما اینجا برای اینکه یه مرور کوتاهی داشته باشیم، اجازه بدید تأکید کنم که محتوا باید دو ویژگی داشته باشه: راحت خونده بشه و مرتبط با کلیدواژه ها باشه. محتواتونو برای خواننده بنویسید، اما در همین حین هم سعی کنید این نکات رو بکار ببرید تا جایگاهتون رو صفحه نتایج بالا بیاد:
1- چهار پنج تا از مرتبط ترین کلیدواژه ها و عبارت های کلیدی کوتاهی که میخواهید براشون رو صفحه نتایج جایگاهی کسب کنید رو انتخاب کنید.
2- از چندتا از این کلیدواژه ها تو هدرهای صفحه استفاده کنید.
3- این کلیدواژه ها رو تو پاراگراف اول صفحه هم بکار ببرید.
و در پایان، اطمینان حاصل کنید که محتوا روون و شیوا نوشته شده باشه (برای انسان بنویسید، نه برای روبات). با اجرای این روشها میتونید به طور طبیعی رو صفحه نتایج جستجو به صفحه اول برسید.
حالا که این مراحل رو به طور فوق فشرده توضیح دادیم، اجاره بدید بریم سراغ مسائل دیگه:
- بازاریابی داخلی
تو بازاریابی داخلی، به جای اینکه بازاریاب ها مجبور باشن برن بیرون و توجه مردم جلب کنن، با یه سری فعالیتها کاربرها رو میارن تو شرکت. این کار اگه درست انجام بشه خیلی میتونه اثرگذار باشه اما خب زمانبر هم هست و ممکنه هفته ها یا حتی ماهها وقت لازم باشه تا زحماتهایی که کشیده میشه نتیجه بده.
این روش بازاریابی از یه سری تکنیکهای مختلف تشکیل شده و بیشتر از یه نوع تخصص لازم داره. بیشتر آژانس هایی که خدمات بازاریابی داخلی ارائه میدن باید نویسنده، تحلیلگر داده و مدیران بازاریابی استخدام کنن. پس اگه میخواهید خودتون این کارو انجام بدید، باید برای استخدام یه تیم کوچیک آماده بشید. برای همینه که بیشترِ شرکتها ترجیح میدن حتی شده بخشی از کار بازاریابی داخلی رو به آژانس های دیگه بسپرن.
سر بسته بگم، بازاریابی داخلی شرکت / برند را از طریق امکانات آنلاین با مشتری های مورد نظر ارتباط میده. مثلا از طریق پست های وبلاگ و شبکه های اجتماعی. تو این کار هیچ تبلیغی انجام نمیشه. مثلا بنر و این قبلی چیزها استفاده نمیشه. اما به کمک محتوا ترافیک رو به سایت می کشونن، محتوا باید سرگرم کننده و حاوی مطالب مفیدی باشه و در کنارش بتونه در مورد خدمات یا برند هم به خواننده اطلاعات بده. اگه این کار درست انجام بشه، این فرایند میتونه کاربرهای بیشتری رو به قیف خریدار بکشونه و به خریدار تبدیلشون کنه.
بازاریابی داخلی (مثل بازاریابی خارجی) به شدت وابسته به آزمون و خطاست. چون شما هیچوقت نمیدونید چه روشهایی بهتر جواب میده، بنابراین مثل یه بازی باید چند قدمی برید جلو و بعد گاهی اوقات یکی دو قدم به عقب برگردید. در نهایت به کمک داده هایی که به دست میاریم – مثلا اینکه بکار بردن این میتونیم بهترین روش ممکن رو برای بهبود نتایج تهیه کنیم. به طور خلاصه، باید یه اقدامی اتخاذ و اجرا بشه، این اقدام کنار گذاشته بشه و دوباره یه اقدام دیگه و این چرخه ادامه داره تا وقتی که نتایج مورد نظر بدست بیاد و بعد دیگه به طور دائم همون نتایج به دست اومده دنبال میشن.
- بازاریابی خارجی
بازاریابی خارجی کاملا نقطه مقابل بازاریابی داخلی قرار داره: اینجا مشتریها شما رو پیدا می کنن. بیشتر هم از طریق تبلیغات انجام میشه مثلا بنر، تبلیغات ویدئویی، بازاریابی موتور جستجو (یعنی استفاده از گوگل ادوردز و جذب ترافیک با تبلیغات کلیکی).
تو این موارد برای یه عده مشخصی از مخاطبین تبلیغ می کنید و سعی می کنید این ترافیک مشخص رو به سایت خودتون بکشونید. نتایج (یعنی تعداد کاربر یا خریدارهایی که از این طریق وارد سایتتون شدند) به سرعت قابل تشخیصه، چون خودتون میتونید از طریق گوگل ادوردز بر اساس مقدار پولی که میخواهید براش خرج کنید، مقدار کلیک رو مشخص کنید و به این ترتیب از همون لحظه اول میدونید دقیقا چند نفر قراره در روز روی این تبلیغات کلیک کنن.
من هیچ وقت توصیه نمی کنم که فقط به این تبلیغات پولی تکیه کنید، اما بد نیست در کنار بازاریابی داخلی از این روشها هم کمک بگیرید. مثلا اگه به تازگی سایتتونو راه انداختید، چون که بازاریابی داخلی و محتوا هفته ها طول می کشه تا به ثمر بشینه، میتونید همینطور که روی این پروژه بلند مدت کار می کنید، با کمک بازاریابی خارجی به سرعت ترافیک مورد نظر رو به سایت بکشونید.
به علاوه، بازاریابی خارجی میتونه فقط برای یه مدت زمان مشخصی براتون نتیجه بده. از خودتون بپرسید “من چقدر میتونم به طور مداوم برای این تبلیغات هزینه کنم؟” بالاخره به یه جایی میرسید که دیگه نمیتونید بودجه تونو برای این تبلیغات خرج کنید و بنابراین نتایج ثابت خواهد موند.
هرچند ما میبینیم جاهایی که بازاریابی داخلی نمیتونه ثمره ای داشته باشه و تو خلأهایی که وجود داره، بازاریابی خارجی برگشت سرمایه خوبی میتونه داشته باشه.
مثلا اگه برای یه سری کلیدواژه ها روی گوگل به نتایج رضایت بخشی رسیدید اما برای بعضی های دیگه هنوز موفق نبودید، میتونید برای پر کردن این خلا (برای کلیدواژه هایی که هنوز با سرچ طبیعی بالا نمیان) از تبلیغات کمک بگیرید.
- بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا یه بخش جدایی ناپذیرِ بازاریابی داخلیه. یه نظریه استراتژیکی که روی ایجاد و توزیع محتوای مرتبط با یکسری موضوعات خاص برای مخاطب تعریف شده تمرکز داره. سعی می کنه مخاطب رو سرگرم کنه، بهش آگاهی بده و به یه ارتباط دو طرفه بکشونه تا بتونه به این ترتیب مشتری و خریدار جذب کنه. برای اینکه بتونید تلاش های بازاریابی محتواتونو به ثمر بنشونید، باید اطلاعات ارزشمندی بنویسید که از نظر مخاطب یه متن تبلیغاتی نباشه، بلکه یه متن مفیدی باشه که به خواننده کمک کنه.
من خیلی سال پیش به بازاریابی محتوا اعتقادی نداشتم. با خودم میگفتم: “چرا یه شرکت باید کلی وقت برای نوشتن محتوا صرف کنه و کلی دیگه هم وقت بذاره که اون مطلب رو به دید کاربرها برسونه و در نهایت هم این متن قراره فقط یه اشاره کوچیک اونهم به طور غیرمستقیم به شرکت داشته باشه یا یه لینک به سایت بده؟ بیشتر مردم فقط مقاله رو میخونن و میرن. بهتر نیست ظرف چند دقیقه یه کمپین تبلیغاتی راه بندازید و از همین امروز هم تک تک کلیک ها و سودشو حساب کنید؟”
من خودم قبلا تو این اشتباه بودم و میبینم دیگران هم دارن همین اشتباه رو میکنن. یعنی کلی از سرمایشونو برای تبلیغات کلیکی و استخدام مدیران بازاریابی موتورجستجو خرج می کنن، اما هیچی برای بازاریابی محتوا نمیدن. بازاریابی محتوا برگشت سرمایه بیشتر از بازاریابی خارجیه. من الآن معتقدم با کمک هر دو در کنار هم میتونید نتایج جذب مشتری رو به حداکثر ممکن برسونید.
به جز این، دلیل دیگه ای که میگم بازاریابی محتوا خیلی مؤثره، اینه که با یه تیر دو نشون میزنه: یعنی شما با محتوایی که مینویسید مخاطب مورد نظرتونو از سایت های دیگه به سایت خودتون میکشونید (میتونید این محتوا رو با ارسال ایمیل، یا تو شبکه های اجتماعی و انجمن های مرتبط به اشتراک بذارید) و در کنارش همین محتوا میتونه رتبه صفحه رو بالا ببره و باعث محبوبیت سایتتون بشه و در مقابل سئوی سایتتون رو بهبود ببخشه.
یه هشدار کوچولو:
اگه میخواهید برای بازاریابی محتوای سایتتون چند تا نویسنده استخدام کنید و بهشون بگید یه تن مقاله براتون بنویسن و شما هم اون مقاله ها رو روی وبلاگتون منتشر کنید، باید بگم این کار نتیجه نمیده. اولین عاملی که تو این کار مهمه کیفیته کاره و بعد کمیت قرار میگیره. وبلاگهایی که میبینید موفق هستن، محتواهای با کیفیتی منتشر می کنن و تونستن خودشونو به عنوان پیشروهای حوزه کاری خودشون معرفی کنن و هزارها بازدید در روز بگیرن.
برای اینکه تو بازاریابی محتوا (یا به طور کلی تو بازاریابی داخلی) موفق باشید، باید از این فرمول تبعیت کنید:
(کیفیت + استراتژی + زمان بندی)x کمیت = موفقیت
منظور از کیفیت به کار گرفتن تکنیک های قابل قبوله که منجر به جریمه شدن سایتتون از طرف موتورهای جستجو نشن.
استراتژی هم یعنی فرایندی که طی اون با برنامه ریزی محتواتونو تولید کنید و این محتوا رو به دید مخاطب برسونید.
منظور از زمان بندی هم زمان انتشار محتواست. مثلا اگه یه مقاله راجع به بازی های جام جهانی مینویسید باید همزمان با بازیهای جام جهانی منتشر بشه، اگه تو زمانهای دیگه منتشرش کنید دیگه همون اثر رو نداره.
و بعد از اینکه همه این کارها رو انجام دادید، تو تعداد مقالات ضربش کنید تا نتیجه بیشتر بشه.
این کارها رو درست انجام بدید و اونوقت میبینید چه نتیجه قابل توجهی نصیبتون شده.
- تجریه و تحلیل
به نظر من تجزیه و تحلیل یکی از مهمترین ابزار بازاریابیه. به جای اینکه فقط بی خبر از همه جا راهتونو ادامه بدید، بر اساس داده ها، آگاهانه تصمیم میگیرید. افزایش نتایج جستجو مثل یه بازی میمونه: اجرا کن، پاک کن، دوباره تکرا کن. با تحلیل کردن داده ها میتونید ببینید کدوم تکنیک بیشترین نتایج رو به بار آورده و در نتیجه میتونید هوشمندانه تر تصمیم بگیرید و برای قدم های بعدیتون برنامه ریزی کنید.
معروف ترین ابزار تحلیل داده (آنالتیک ها) گوگل آنالتیکه (به طرز مشخصی از نسخه قبلیش معروف به خارپشت یا Urchin که گوگل ده سال پیش ارائه داده بود بهتره). رایگانه و تنظیم و نصبش خیلی سادست. اگه هنوز برای سایتتون هیچ آنالتیکی نصب نکردید، حتما باید این کارو بکنید. من به شدت توصیه می کنم هرچی زودتر یه آنالتیک نصب کنید تا بتونید از روزی که نصبش می کنید شروع به تحلیل داده ها کنید.
- ساختن لینک
تو حوزه بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو)، ساختن لینک یه استراتژی محسوب میشه که برای ارتقای رتبه موتورهای جستجوی صفحه یا سایت خاصی به کار میره. گرچه ساختن لینک راه مؤثریه، انقدر ازش سوءاستفاده کردند که دیگه گوگل مجبور شد الگوریتم جستجوشو اصلاح کنه و یک تن اما و اگر بهش اختصاص بده تا بتونه با این روشها جلوی سوءاستفاده رو بگیره و خاطیان رو به شدت جریمه و مجازات کنه.
از وقتی گوگل این قوانین رو وضع کرده دیگه تعداد تبلیغاتی که نتایج بالای موتور جستجو رو تضمین می کنن هم کم شده. اگه یکم تو روش کار این شرکتها دقیق بشید، متوجه میشید عمدتا از لینک سازی استفاده می کردن.
پس دیگه وقتتونو با این کارها تلف نکنید، چون گوگل تقریبا همه تاکتیک هایی رو که تو این روشهای لینک سازی به کار گرفته میشه رو شناسایی و جریمه می کنه. گوگل میخواد اگر جایی، سایتی به شما لینک میده، تو یه متن به طور طبیعی از شما یاد کنه و اون قسمت رو به سایت شما لینک کنه. هرچی لینک های مرتبطتری داشته باشید، سایتتون باید محبوبتر باشه تا گوگل بهتون تو صفحه نتایج رتبه بالاتری بده.
برای اینکه کسایی که با این مسئله آشنا نیستن، بیشتر بهش واقف بشن میخوام تشبیهش کنم به رقابتهای انتخاب نماینده دانش آموزی که تو مدرسه برگزار میشد.
هرچی یه دانش آموزی محبوبتر باشه، دوستای بیشتری داشته باشه، شناخته شده تره و به بیشتر میتونه رأی بیاره. تو دنیای آنلاین هم اگه بین همکارهاتون محبوب باشید، بیشتر معروف میشید و بیشتر لینک میگیرید.
- نتیجه
سئو رو فراموش کنید، فقط سعی کنید در دنیای آنلاین بیشتر در معرض دید قرار بگیرید.
تما این مدت داشتم باهاتون در مورد روشهای سئو صحبت می کردم، و حالا دارم حرف خودمو نقض می کنم و میگم سئو نکنید! بله اشتباه ندیدید، حداقل تو بهینه سازی برون-سایت سئو نکنید.
یه لحظه خودتونو بذارید جای گوگل. گوگل میخواد مرتبط ترین نتایج رو برای عبارتهایی که سرچ میشن نمایش بده تا انتظارات کاربرهاشو برآورده کنه. شما به عنوان یه کاربر ترجیح میدید نتایج به چیزی که سرچ کردید ربط نداشته باشن؟ گوگل هم بخاطر همین تونسته بهترین موتور جستجو باشه و برای همین هم بعضی از این موتورهای جستجوی دیگه رفتن به حاشیه.
چه باعث میشه یه نتیجه مرتبط به عبارت سرچ شده در نظر گرفته بشه؟ کیفیت محتوا و مقدار محبوبیتش در وب. اگه روی کیفیت محتواتون تمرکز کنید و سعی کنید این محتوا رو از طریق شبکه های اجتماعی، سایت های اشتراک گذاری محتوا و وبلاگ های دیگه به دید کاربرها برسونید، اونوقت کم کم گوگل محتوای شما رو محبوبتر و مرتبط تر از صفحات رقیبتون در نظر میگیره. این کار در طول زمان میتونه جایگاهتونو بالاتر ببره.
بنابراین به طور خلاصه، سئو فقط بازتابی از استراتژی های شما برای دیده شدنه.
آقای احمد بالوی پور در طول این 14 سال فعالیت مستر وب، یه مقاله به طور خاص در مورد سئو نوشتند که روی سایت مستر وب منتشر شده بود. این مقاله یک دید کلی و کامل در مورد سئو و بایدها و نبایدهاش بهتون میده.
ضمنا میتونید از چک لیست زیر هم تو سایتتون بهره ببرید:
چک لیست 21 موردی سئوی وبلاگ ها:
5 مورد برای بهینه سازی پست های وبلاگ برای جستجو:
1- تگ عنوان: مهمترین عنصر سئو، تگ های عنوان هستن که ارتباط پست هاتونو نشون میدن. این تگ نباید بیشتر از 55 کاراکتر بشه تا رو صفحه نتایج گوگل به طور کامل نمایش داده بشه.
2- توصیفات متا: توصیفات متا تو پستتون نمایش داده نمیشه و تأثیری در سئو نداره، اما یه قطعه ای از متنه که روی صفحه نتایج جستجو به کاربر نمایش داده میشه و باید کاربرها رو ترغیب به کلیک کردن بکنه.
3- کلیدواژه های متن: کلیدواژه های هدف رو 2 تا 5 بار تو متن به کار ببرید. فقط مواظب باشید که طبیعی باشه.
4- لینک معنایی کلیدواژه ها: یه سری کلماتی رو که از نظر معنایی به کلیدواژه هاتون نزدیکن رو لینک کنید تا نشون بدید که موضوعات به همدیگه ربط دارن.
5- عنوان: برای خواننده ها یک عنوان مشخص کنید و برای موتورهای جستجو توی کدها تگ هدر <H1> بذارید.
10 مورد برای برقراری ارتباط دو سویه با کاربر:
6- عنوان های ثانویه: اگه توی عناوینتون به کمک پرانتز، ویرگول و خط تیره، چند تا کلیدواژه رو توی تیتر بیارید به احتمال زیاد میتونید نرخ کلیک رو بالا ببرید.
7- تصاویر بند انگشتی: پست هایی که عکس داشته باشن، احتمال اشتراک گذاری و کلیک گرفتن روی شبکه های اجتماعیشون بیشتره. معمولا موقع اشتراک گذاری تصاویر بند انگشتی هم نمایش داده میشن.
8- عنوان های فرعی: به کمک عنوان های فرعی، متن رو به چند قطعه کوتاهتر تقسیم کنید تا چشم خواننده ها راحتتر بین خطوط حرکت کنه. این عنوان ها رو با تگ های <h2> و <h3> جدا کنید.
9- فهرست ها: خوندن فهرست هایی که با شماره بندی شده باشن یا کنارشون دایره باشه برای خواننده راحتتر و سریعتره.
10- قالب بندی: پاراگراف های کوتاه برای چشم راحتتره. برای تأکید بعضی قسمت های نوشته رو ضخیم تر کنید یا کج بنویسید. اما کم از این فرمت استفاده کنید.
11- لینکها: لینکها خیلی برای خواننده ها مفیدند و از نظر سئو هم مزایای زیادی دارند. پست های قدیمی و جدید و صفحه محصولات رو بهم لینک کنید، و به سایت های معتبر لینک بدید.
12- نقل قول ها و ذکر ها: اگه بهینه سازی پست های وبلاگ برای جستجو به معنی اضافه کردن کلیدواژه باشه، پس بهینه سازی برای شبکه های اجتماعی هم به معنی اضافه کردن آدمهاست. اسم آدمای متخصص رو بیارید و نقل قولشون کنید تا اعتبار خودتونو افزایش بدید.
13- مثال ها و مدارک: برای ادعاهاتون مثال، نمودار، مطالعات موردی و نتایج تحقیقات بیارید.
14- درخواست برای اقدام: هر پستی باید یه درخواست برای اقدام داشته باشه که عملا به کاربر نشون بده قدم بعدی چیه و کاربر رو دعوت کنه که بیشتر با شرکت در ارتباط باشه.
15- کادر نویسنده: کادرهای معرفی نویسنده که زیر پست های وبلاگ نمایش داده میشه از نظر شبکه های اجتماعی و نرخ تبدیل مشتری مفیدند. یه عکس پروفایل و یه زندگینامه مختصر برای نویسنده سایت و پروفایل های شبکه های اجتماعیتون تعریف کنید.
6 مورد برای رسانه ها
16- تصاویر ثانویه: توی پستتون تصاویری بذارید که برای خواننده جذاب باشه.
17- ویدئوها: یکی از بهترین روشهای جذب بازدید کننده، افزودن ویدئو به پستهاست. اینطوری کاربرها وقت بیشتری روی سایتتون میمونن و برای سئوی سایتتون خوب میشه.
18- فایل های صوتی: افزودن صدا به پست ها هم میتونه خیلی مفید باشه. پادکست درست کردن ساده تر از اون چیزیه که فکرشو می کنید. یکی از راههای ساده اینه که یه کتاب صوتی کوچیک از پست وبلاگتون درست کنید.
19- اسلایدها: از مقاله هاتون یه اسلاید هم تهیه کنید و تو پستتون بذارید. تو اسلایدها میتونید ویدئو هم داشته باشید.
20- توئیت کردن متن با یک کلیک: یه جمله تأثیرگذار از پستتون انتخاب کنید (یا از عنوانتون استفاده کنید) و یه دکمه توئیت کنارش بذارید.
21- آهن رباهای مشتری: تجربه کاربریتونو ارتقا بدید و یه فهرست از ایمیل اعضا درست کنید، در کنار این، توی پستهاتون یه پیشنهاد رایگان هم ارائه بدید. بازاریاب های دیجیتال معمولا به اینجور پیشنهادها میگن “آهن ربای مشتری”. وقتی از این آهن رباهای مشتری تو پستی استفاده کنید محتواتون ارتقا پیدا میکنه.
خب اینم از این. دیگه هیچ رازی در سئو وجود نداره. این مقاله هم یه سری تکنیک های تقریبا ساده بود که اگه یاد بگیرید و درست و مستمر به کار ببندید، در طول زمان، چهره آنلاینتونو با ارزش تر می کنه. سوالی در مورد این پست دارید؟ میتونید با ما تماس بگیرید تا با هم صحبت کنیم.